۲۸۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۵۴

صفت زلف کجت راست نباید به قلم
مه نو باشد از ابروی تو بسیاری کم

تو به خوبی نه چنانی که شکیب از تو توان
همه سودای تو دارنده و من غمزده هم

با همه رنج غریبی و غم تنهائی
چون غم عشق توام مونس جانست چه غم

کش عشقه تو هرگز نکند باده حیات
خسته نیغ نو قطعا نپذیرد مرهم

چشمم ار نیره شد از فرقت روی نو رواست
زود بابد خلل آن خانه که باشد پرنم

روزگاریست که خاک قدم تست کمال
به رقابت که مکش دامن ازین خاک قدم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۵۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.