۳۱۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۱۲

چون روز روشن است که ما رند و عاشقیم
فکر نو می کنیم در آن دم که خامشیم

چون صبح در پرستش روی تو صادقیم
ذکر تو میکنیم زمانی که ناطقیم

ما راست یک علاقه و آن عشق روی تست
باقی ز هرچه فرض کنی بی علائقیم

رطب اللسان به شکر تو مانند سوسنیم
فی چون گل دو روی در روی و منافقیم

دیوانه از تکلف و تکلیف فارغ است
معذور دار زاهد اگر رند و فاسقیم

خود را بر آستان درت بسته ایم باز
هرچند بندگی درت را نه لایقیم

خود نیست در میانه دونی از یگانگی
گر نیک بنگری همه بر خویش عاشقیم

اگر خاطر عزیز عزیزان خلاق ماست
با خاطر عزیز عزیزان موافقیم

دارد کمال چشم نوازش ز لطف تو
گرچه به دلنوازی لطف تو واثقیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.