۲۴۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۸۳

از لب او تاخیری بافتیم
آب حیات دگری یافتیم

گرچه بجستن دهنش کس نیافت
ما لب او را شکری یافتیم

از پس چندین طلبه آن شوخ را
کیته وری فتنه گری بافیم

بر دل ما گرچه زد از غمزه تیر
نیست شکایت نظری بافتیم

در حرم وصل که جانست و دوست
زحمت نئی دردسری یافتیم

گرچه گدائیم و کم از خاک راه
بر سر راهی گهری بافتیم

این همه اکسیر سعادت کمال
از طلب خاک دری بافتیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۸۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.