۲۵۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۹۰

مرا گونی بمیر از من چه تقصیر
ز چندان دلبری یک ناز کم گیر

خوشا خلونگه زلفت به دستم
خوش آید خلوت عشرت به زنجیر

سگم خواندی ز سگ باری چه آید
که از وی باد می آری به تحقیر

نصیحت کرد عقلم دل چه خوش گفت
بدان ای روستائی جای تذکیر

به هر تیری که خواهی دوخت چشمم
من اول چشم میدوزم بدان تیر

بمیرم با لب پر خنده فی الحال
چو شمع ار گوئیم در پیش من میر

اگر میرد کمال از عشق آن روی
به روح پاک او خوانید تکبیر
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۸۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۹۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.