۲۸۶ بار خوانده شده
الظلمیه الظلمیه امت بیدادگر
سر بریدند از تن نوباوه خیرالبشر
ای شه بیسر حسینم سبط پیغمبر حسینم
شافع محشر حسینم بیکس و یاور حسینم
آنکه بودی گمرهان را بعد پیغمبر دلیل
آنکه بودی زاده میراب آب سلسبیل
آنکه شد سوی فلک پویان به بال جبرئیل
از خندک کوفیان شد پیکرش پربال و پر
ای شه بیسر حسینم سبط پیغمبر حسینم
شافع محشر حسیننم بیکس یاور حسینم
ای سکینه از حرم کن جانب میدان شتاب
تا به هوش آید بزن بر روی باب خود گلاب
ای رقیه به ر شاه کربلا بردار آب
آسمان حاک یتیمی کرد یک یک را به سر
ای شه بیسر حسینم سبط پیغمبر حسینم
شافع محشر حسینم بیکس و یاور حسینم
زینب ای امالمصیبه موسم افغان رسد
کار حلقوم حسین با خنجر بران رسد
ذوالجناح خسرو لب تشنه از میدان رسید
کن به زین واژگون اسب شاهدین نظر
ای شه بیسر حسینم سبط پیغمبر حسینم
شافع محشر حسینم بیکس و یاور حسینم
زینب ای ام المصیبه موسم افغان رسید
کار حلقوم حسین با خنجر بران رسید
ذوالجناح سرو لب تشنه از میدان رسید
کن به زین واژگون اسب شاهدین نظر
ای شه بیسر حسینم سبط پیغمبر حسینم
شافع محشر حسینم بیکس و یاور حسینم
یا علی ای کرده دایم از یتیمان یاوری
روی کن در کربلا با ذوالفقار حیدری
شد ز سیلی روی اطفال حسین نیلوفری
تا زنی بر کشت عمر شمی بیپروا شرر
ای شه بیسر حسینم سبط پیغمبر حسینم
شافع محشر حسینم بیکس و یاور حسینم
یا رسولالله ای پیغمبر عالیمقام
عابدین شد در مین کوفیان بیاحترام
زنیت غمپرورت از کربلا تاشهر شام
شد به همراه سنان وشمر و خولی همسفر
ای شه بیسر حسینم سبط پیغمبر حسینم
شافع محشر حسینم بیکس و یاور حسینم
زینت آغوش دوش رحمه للعالمین
مانده بیغسل و کفن عریان و بیسر زمین
(صامت) از صبح جوانی تا به روز واپسین
گشت اندر ماتم فرزند زهرا نوحهگر
ای شه بیسر حسینم سبط پیغمبر حسینم
شافع محشر حسینم بیکس و یاور حسینم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
سر بریدند از تن نوباوه خیرالبشر
ای شه بیسر حسینم سبط پیغمبر حسینم
شافع محشر حسینم بیکس و یاور حسینم
آنکه بودی گمرهان را بعد پیغمبر دلیل
آنکه بودی زاده میراب آب سلسبیل
آنکه شد سوی فلک پویان به بال جبرئیل
از خندک کوفیان شد پیکرش پربال و پر
ای شه بیسر حسینم سبط پیغمبر حسینم
شافع محشر حسیننم بیکس یاور حسینم
ای سکینه از حرم کن جانب میدان شتاب
تا به هوش آید بزن بر روی باب خود گلاب
ای رقیه به ر شاه کربلا بردار آب
آسمان حاک یتیمی کرد یک یک را به سر
ای شه بیسر حسینم سبط پیغمبر حسینم
شافع محشر حسینم بیکس و یاور حسینم
زینب ای امالمصیبه موسم افغان رسد
کار حلقوم حسین با خنجر بران رسد
ذوالجناح خسرو لب تشنه از میدان رسید
کن به زین واژگون اسب شاهدین نظر
ای شه بیسر حسینم سبط پیغمبر حسینم
شافع محشر حسینم بیکس و یاور حسینم
زینب ای ام المصیبه موسم افغان رسید
کار حلقوم حسین با خنجر بران رسید
ذوالجناح سرو لب تشنه از میدان رسید
کن به زین واژگون اسب شاهدین نظر
ای شه بیسر حسینم سبط پیغمبر حسینم
شافع محشر حسینم بیکس و یاور حسینم
یا علی ای کرده دایم از یتیمان یاوری
روی کن در کربلا با ذوالفقار حیدری
شد ز سیلی روی اطفال حسین نیلوفری
تا زنی بر کشت عمر شمی بیپروا شرر
ای شه بیسر حسینم سبط پیغمبر حسینم
شافع محشر حسینم بیکس و یاور حسینم
یا رسولالله ای پیغمبر عالیمقام
عابدین شد در مین کوفیان بیاحترام
زنیت غمپرورت از کربلا تاشهر شام
شد به همراه سنان وشمر و خولی همسفر
ای شه بیسر حسینم سبط پیغمبر حسینم
شافع محشر حسینم بیکس و یاور حسینم
زینت آغوش دوش رحمه للعالمین
مانده بیغسل و کفن عریان و بیسر زمین
(صامت) از صبح جوانی تا به روز واپسین
گشت اندر ماتم فرزند زهرا نوحهگر
ای شه بیسر حسینم سبط پیغمبر حسینم
شافع محشر حسینم بیکس و یاور حسینم
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱ - و برای او
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.