۲۴۵ بار خوانده شده
هر که به کف قوت صبح و شام ندارد
راحتی از زندگی به کام ندارد
در بر اغیار و یار هیچ ندارد
مرد تهیدست احترام ندارد
گر بود از نسل معن و حاتم وقا آن
نزد کسی اسم و رسم و نام ندارد
شمع حیات وی از شماتت دشمن
جز نفسی بیشتر دوام ندارد
هر که فقیر است غیر از آنکه بمیرد
زخم درون وی التیام ندارد
دولت دنیا به خرج میرود امروز
کار به شیرینی کلام ندارد
جامه چرکین فقر هر که ببر کرد
هیچ کسش رغبت سلام ندارد
دهر چراگاه اِغنیاست که هست
همچو خری گو بسر لجام ندارد
غیر خدا خوش به حال آنکه چو (صامت)
چشم تمنا ز خاص و عام ندارد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
راحتی از زندگی به کام ندارد
در بر اغیار و یار هیچ ندارد
مرد تهیدست احترام ندارد
گر بود از نسل معن و حاتم وقا آن
نزد کسی اسم و رسم و نام ندارد
شمع حیات وی از شماتت دشمن
جز نفسی بیشتر دوام ندارد
هر که فقیر است غیر از آنکه بمیرد
زخم درون وی التیام ندارد
دولت دنیا به خرج میرود امروز
کار به شیرینی کلام ندارد
جامه چرکین فقر هر که ببر کرد
هیچ کسش رغبت سلام ندارد
دهر چراگاه اِغنیاست که هست
همچو خری گو بسر لجام ندارد
غیر خدا خوش به حال آنکه چو (صامت)
چشم تمنا ز خاص و عام ندارد
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸ - همچنین
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰ - و برای او
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.