۲۳۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۴

گفتم قمرت گفت به چشمش گردی
گفتم شکرت گفت به چشمش خوردی

گفتم بازآ گفت که باز آرودی
گفتم مردم گفت کنون جان بردی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.