۲۹۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۳

ز ما ای صبا با محمد رسان
خدا را درودی که او را سزاست

بگو با درود آنگهش در نهفت
که ای ساز معنی ز طبع تو راست

گرفتم که باشد ترا صد گرفت
بهر یک غزل کاختراعی مراست

نه آخر غریب دیار تواند
ترا با غریبان خصومت چراست

ز بیداد تست اینهمه بر غریب
که شعر من آواره شهرهاست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.