۲۳۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۶۴

عاشقان طالب و صاحب نظران در کارند
عاقلانه بیخبر و بیخبران هشیارند

خفته صبح ازل رفت پس پردہ خواب
تا شبانگاه ابه زنده دلان بیدارند

موسی از طور تجلی ار نی گفت و گذشت
همچنان اهل نظر منتظر دیدارند

ز آفتاب رخت آنها که نمودند طلوع
گاه مستغرق نورند و گهی در نارند

دود سودای تو در خاطر ما تنها نیست
که برین آتش ازین سوختگان بسیارند

حکم بر ظاهر پوشیده روان تا نکنی
که درین خرقه بسی صورت و معنی دارند

با خیال رخ زیبای تو اصحاب کمال
طوطیانند که از آینه در گفتارند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۶۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.