۲۶۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۹۳

در صحبت دوست جان نگنجد
شادی و غم جهان نگنجد

در خلوت قرب و حجره انس
این راه نیابد آن نگنجد

ما خانه خراب کرد گانرا
در دل غم خان و مان نگنجد

ای خواجه تو مرد خود فروشی
رخت تو درین دکان نگنجد

پر شد در و بام بار از پار
اغیار در آن میان نگنجد

تن را چه محل که در حریمش
سر نیز بر آستان نگنجد

با دوست گزین کمال با جان
یک خانه در میهمان نگنجد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۹۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.