۲۸۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۷۳

چرا نسیم صبا خاک پاش میسپرد
چه دیدهاست برو زیر پا نمینگرد

از سایه مگس آن رخ چو میبرد آزار
بپوش گو لب شیرین کز آن طرف نپرد

ز ضعف گشت خیالی بد آن هوس تن من
که باد یک سحر آنجا خیال من ببرد

زیر پا چو شکستی دلم برید ز جان
هر آبگینه که در پای بشکنی ببرد

ز حسنت ار ورقی میشمرد گل خود را
تمام شد ورق او دگر چه میشمرد

بگفت از سر زلفم دلت چرا نگذشت
شبست تیره و راه درازه چون گذرد

اگر ز ب نفرستی به غم نصیب کمال
هزار لقمه کسی بی نمک چگونه خورد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۷۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.