۲۶۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۲۵

رات اور دوسری باد گلریز شد و بر سر گل ژاله چکید
آب در جوی وز پیرامن جو سبزه دمید

گل ز رخ پرده و نرگس به چمن چشم گشاد
سرو شمشاد قدر مرغ چمن ناله کشید

خرم آن دل که بهار از پی ترتیب دماغ
بانگ مرغ چمن و بوی گل تازه شنید

باد سوی چمن آمد که دهد مژده که باز
گل به بستان و به گل میوه مقصود رسید

هرکه دید آن قد و عارض ز چمن آرایان
اول از جان و سر آنگه ز گل و سرو برید

با تو گل دفتر خود خواست که گیرد به حساب
باغبان آن ورق و باد به او در پیچید

عمر چون دور گل اثر باد هوا رفت و کمال
دامن از یارو به دامن گل مقصود نچید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.