۲۸۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۶

دام دلهاست زلف دلبر ما
خوانمش دام ظله ابدا

صید از آن دام زلف چو بجهد
زآنکه دامی است پیچ پیچ و دوتا

تا جدا ساختی ز بند دو زلف
دل من ساختی ز بند جدا

گه کشم ناز و گه کشم زلفت
بنگر کز تو می کشیم چها

ریخت خونهای تازه در کویت
تا بریدند سر دو زلف ترا

گوید آن زلف لا چو خواهم وصل
چند گوید سیاه رو لالا

خاک راه تو شد کمال و تو زلف
هم نکردی به خاک راه رها
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.