۲۲۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۲۹

خونم ز ره نظر به در چون نرود؟
دلتنگ شوم ز دیده گر خون نرود

رحم است بر آن که راه روزن بندد
کز خانه‌اش آفتاب بیرون نرود
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۲۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.