۲۷۵ بار خوانده شده
نوشم ز بس چو باده، ز پیمانه، دوستی
جوشد چو خونم از دل دیوانه، دوستی
این دلخوشی بسم، که ز من در طریق عشق
آموختند بلبل و پروانه، دوستی
گر دوستی طلب کنی، از من طلب که کرد
نسبت درست با من دیوانه، دوستی
قدسی ترحم است بر آن سادهلوح، کو
جوید ز دل شکیب و ز جانانه، دوستی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
جوشد چو خونم از دل دیوانه، دوستی
این دلخوشی بسم، که ز من در طریق عشق
آموختند بلبل و پروانه، دوستی
گر دوستی طلب کنی، از من طلب که کرد
نسبت درست با من دیوانه، دوستی
قدسی ترحم است بر آن سادهلوح، کو
جوید ز دل شکیب و ز جانانه، دوستی
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.