۲۴۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۹۹

ما حرف سود خویش برای زیان زدیم
خرمن چو گل به نیت باد خزان زدیم

من بعد، ما و حلقه رندان، چه سود کرد
چندان که حلقه بر در هفت آسمان زدیم

طول امل درازتر از روزگار بود
در زلف یار، دست ز کار جهان زدیم

ما را حجاب دام، نفس در قفس شکست
یک بار اگر به سهو، دم از آشیان زدیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۹۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.