۲۶۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۸۴

هرگز به بزم وصل، شبی جا نکرده‌ام
کز رشک غیر، هجر تمنا نکرده‌ام

از ناله بسته‌ام لب بلبل به ناله‌ای
گر غنچه را ز دل گرهی وا نکرده‌ام

تمکین نگر، که سلسله‌جنبان وصل را
با این هجوم شوق، تقاضا نکرده‌ام

تن در دهم به عجز، مبادا ز خصم خویش
شرمندگی کشم که مدارا نکرده‌ام

شب نگذرانده‌ام که ز سیلاب چشم خویش
چون موج، جلوه بر سر دریا نکرده‌ام

بیماری‌ام کشیده به مرگ و ز رشک عشق
اظهار درد خود به مسیحا نکرده‌ام

یک پیک حاجتم چو به منزل نمی‌رسد
خوش خاطرم ز هرچه تمنا نکرده‌ام
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۸۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.