۲۶۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۵۱

شب که بی روی تو از اشک دمادم سوختیم
سوختیم افزون ز هر شمعی، اگر کم سوختیم

ما اسیران محبت، شام غم، چون تار شمع
سر برون کردیم از یک جیب و با هم سوختیم

آب چشم من شب هجران کم از آتش نبود
تا به نقش پا، چو شمع از چشم پر نم سوختیم

ما و دل در عاشقی با هم نگشتیم آشنا
پیش هم بودیم و بر تنهایی هم سوختیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.