۲۵۷ بار خوانده شده
دلم ز کعبه نه محمل نشسته میآید
به دیر رفته و زنار بسته میآید
اگر به کوی تو تا حشر گوش اندازند
صدای شیشه عهد شکسته میآید
نسیم باغ محبت مگر وزید، که باز
به دست دل، گل غم دستهدسته میآید
همای عشقم و پرواز گلشنی دارم
که مرغ سدره در او جستهجسته میآید
رقیب را نبود بهرهای ز زخم بتان
که تیر عشق به دلهای خسته میآید
ز درد هجر چنان دلشکستهام قدسی
که نام دل به زبانم شکسته میآید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
به دیر رفته و زنار بسته میآید
اگر به کوی تو تا حشر گوش اندازند
صدای شیشه عهد شکسته میآید
نسیم باغ محبت مگر وزید، که باز
به دست دل، گل غم دستهدسته میآید
همای عشقم و پرواز گلشنی دارم
که مرغ سدره در او جستهجسته میآید
رقیب را نبود بهرهای ز زخم بتان
که تیر عشق به دلهای خسته میآید
ز درد هجر چنان دلشکستهام قدسی
که نام دل به زبانم شکسته میآید
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.