۲۷۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۲۹

ناله‌ای کردم، خروش اهل شیون تازه شد
بلبلان را شیوه افغان گلشن تازه شد

بس که عشقم رشک‌فرمای است، از چشم بتان
هرکه زخمی خورد، داغ سینه من تازه شد

آهی از دل برکشیدم شب به یاد روی دوست
در دل موسی هوای نار ایمن تازه شد

دوش در میخانه چون قدسی به یاد چشم بت
سجده‌ای کردم که روح صد برهمن تازه شد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.