۲۶۴ بار خوانده شده
بازم نشسته تا مژه در دل نگاه کیست
روزم سیاهکرده چشم سیاه کیست
با آنکه صرف شد همه عمرم در انتظار
آگه نیم هنوز که چشمم به راه کیست
دلدادن و سخننشنیدن گناه من
دلبردن و نگاهنکردن گناه کیست
جرم مرا امید به رحمت حواله کرد
در حیرتم که دیده نر عذرخواه کیست
داند کسی که دیده کله کج نهادنت
گل غرق خون ز حسرت طرف کلاه کیست
گر پی بری به مرتبه محرمان عشق
دانی که عفو دستنشان گناه کیست
تیرش تمام سینهپسندست و دلنشین
این غمزه دستپرور طرز نگاه کیست
قدسی اگر دلم نخراشیده غمزهاش
الماس بر جراحتم از برق آه کیست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
روزم سیاهکرده چشم سیاه کیست
با آنکه صرف شد همه عمرم در انتظار
آگه نیم هنوز که چشمم به راه کیست
دلدادن و سخننشنیدن گناه من
دلبردن و نگاهنکردن گناه کیست
جرم مرا امید به رحمت حواله کرد
در حیرتم که دیده نر عذرخواه کیست
داند کسی که دیده کله کج نهادنت
گل غرق خون ز حسرت طرف کلاه کیست
گر پی بری به مرتبه محرمان عشق
دانی که عفو دستنشان گناه کیست
تیرش تمام سینهپسندست و دلنشین
این غمزه دستپرور طرز نگاه کیست
قدسی اگر دلم نخراشیده غمزهاش
الماس بر جراحتم از برق آه کیست
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.