۳۶۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۵ - بی ماه روی تو

هرگز مباد آنکه بهشت آرزو کنم
خود را به هیچ ، بهر چه بی آبرو کنم

چندین هزار جان گرا میشود به باد
گر من حدیث طرّه او مو به موکنم

چون دست من به جام مرصّع نمی رسد
قلّاش وار دِرَمی از او آرزو کنم

آن سال و مه مباد که بی ماه روی تو
یک لحظه زندگانی خود آرزو کنم

خود را به دار برکشم از دست جور او
وز آه جان گداز رسن در گلو کنم

محیی اگر به کعبه کنم روی در نماز
شرمم شود که روی دگر سوی او کنم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۴ - حضرت بیچون
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۶ - همی خواهم کاو بینم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.