۳۰۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۴

خدایگان جهان شهریار دریا دل
توراست دست گهر بخش و لفظ لؤلؤ پاش

بر اسمان و زمین دست مطلق است تو را
که از وظیفه جود تو یافتند معاش

گهی به پنجه هیبت دل جهان بشکن
گهی به ناخن قدرت رخ فلک بخراش

تویی که باد صبا در جهان نیارد کرد
نسیم عارض گل بی جواز حکم تو فاش

مکارم تو چنان عام گشت در عالم
که در سخای تو با من برابرند اوباش

به روی مدح برون بردم این شکایت حال
اساس مظلمه ای می نهم تو حاکم باش

مرا که باز سپیدم سزد که بسته شود
ز آفتاب لقای تو دیده چون خفاش؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.