۵۲۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۲

بلبل شوریده فغان می کند
شکوه ز آشوب جهان می کند

دامن گل گشته ز دستش رها
ناله و فریاد و امان می کند
***

باد خزان پیرهن گل درید
دامن گل شد ز نظر ناپدید

سرو چو یعقوب از این غم خمید
غصه قد سرو، کمان می کند
***

خارجه در مجلس ما جا گرفت
نرگس شهلا ره ایما گرفت

لاله ازین داغ به دل جا گرفت
عاقبت این هیز زیان می کند
***

شد «پرتیوا» پی غارتگری
ریخته دزدان عوض مشتری

نه گل به جا ماند و نه باغی
هر یک ز سو به سراغی
***

دزد ز هر سوی به غارتگری
خیره سری بین که چه ها می کند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱ - باد فرح‌بخش بهاری
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳ - گریه را به مستی ...
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.