۲۰۰۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳ - نمی‌دانم چه در پیمانه کردی

نمی دانم چه در پیمانه کردی (جانم)
تو لیلی وش مرا دیوانه کردی
(جانم، دیوانه کردی، جانم، دیوانه کردی، خدا، دیوانه کردی)

چه شد اندر دل من جا گرفتی (جانم)
مکان در خانه ی ویرانه کردی
(جانم، ویرانه کردی، جانم، ویرانه کردی، خدا، خدا، ویرانه کردی)

ای تو تمنای من، یار زیبای من، تویی لیلای من
مرا مجنون صفت دیوانه کردی
(جانم، دیوانه کردی، جانم، دیوانه کردی، خدا، دلم، دیوانه کردی)

زدی از هر طرف آتش چو شمعم
مرا بیچاره چون پروانه کردی

پریشان روز عالم شد از آن روز
که بر زلف پریشان شانه کردی

ای یار سنگین دلم
لعبت خوشگلم
سراپا در دلم
به فقیران نظر شاهانه کردی...الخ

شدی تا آشنای من از آن روز
مرا از خویش و از بیگانه کردی

چه گفتت زاهدا پیر خرابات
که ترک سبحه ی صد دانه کردی

ای تو تمنای من
یار زیبای من
تویی لیلای من
مرا مجنون صفت دیوانه کردی... الخ

به رندی شهره شد نام تو عارف
که ترک دین و دل رندانه کردی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲ - آمان
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴ - نکنم اگر چاره
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.