۲۳۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۴۸ - ایضا له

گفتم چو بسته ام کمر بندگیّ تو
بهر میان خویش ز جوزا کمر خرم

در خاطرم نبود که بر خوان دولتت
آب آنگهی خورم که به خون جگر خرم

لایق شناسی از کرم خود که بردرت
من جان برایگان دهم و نان به زر خرم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۷ - ایضا له
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۹ - وله ایضا
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.