۲۳۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۴۳ - ایضا له

گر عزیزست سیم بر مردم
هست از وی عزیز تر مردم

چشم از آن بر سر آمد از همه تن
که ورا هست در نظر مردم

چشم نرگس اگر توانستی
بخریدی به سیم و زر مردم

گرگ یوسف نشد زاطلس و نیز
از عتابی نگشت خر مردم

همه نیها چو نیشکر بودی
گر بدی مرد بد گهر مردم

نیست یک تن که مردمیت کند
ورچه شهریست سر بسر مردم

چشم ترکان سیاه دل زانست
که کند جای تنگ بر مردم

مردمی در جهان نماند از آن
که بخوردند یکدگر مردم

خود چه عهدست عهد ما؟ که وفا
در سگان هست و نیست در مردم

شرف مردم از هنر باشد
نه به سیمست معتبر مردم

اگرت آرزوی عیش خوشست
خوش فرو گیر کار بر مردم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۲ - ایضا له
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۴ - ایضا له
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.