۲۷۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۲۰ - ایضا له

ای بزرگی که ریش قهر ترا
نتوان داشت التیام طمع

نظرش بر عبادت و خط تست
هر که دارد شکر ز شام طمع

هر گه از دور بینیم گویی
طمع آورده یی، کدام طمع؟

بخدا کز توام پس از سه سلام
نبود پاسخ سلام طمع

راضیم کز تو سر بسر بر هم
گر چه دارم به خاص و عام طمع

پیش ازین داشتم به دولت تو
نعمت و جاه و احترام طمع

این زمان با وثایق شرعی
می ندارم ادای وام طمع

چون عنان سخن دراز کنم
بر سرم می کند لگام طمع

آنچنانم مکن ز نومیدی
که ببّرم ز تو تمام طمع

بار ممدوح چون کشد مادح
خواجه چون دارد از غلام طمع؟

از نگونساری جهان باشد
که صراحی کند به جام طمع

اندرین عهد کر تسلّط بخل
گشت بر طامعان حرام طمع

با چنین خواجگان سوخته...
وای بر شاعران خام طمع
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۹ - ایضا له
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۱ - ایضا له
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.