۲۶۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۸۴ - وله ایضاً

فصل دیماه بخوارزم اندر
جامع گرهست یکی صد باید

نمد و آتش و آبست کنون
عوض از خیش و زگنبد باید

آب چون بیضۀ بّلور شدست
خانه پر خرمن بّد باید

گر فرشتست دراین فصل او را
بضرورت سلب دد باید

پوستینی ببد و نیک مرا
گر بود نیک و گر بد باید

پوستینی ز تو دق خواهم کرد
گرچه دانم که تو را خود باید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۳ - وله ایضا
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۵ - وله ایضا
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.