۲۲۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۲۰ - ایضا له

ای بزرگی که بر علم تو ظاهر باشد
هر چه مدفون زوایای سرایر باشد

هر زمان کلک تو چون آب فرو می خواند
هر چه بر صفحة اسرار ضمایر باشد

گام بر تارک خورشید گزارد ز شرف
گر عطارد نفسی با تو مناظر باشد

در نفسهای تو هرگه که کنی نشر علوم
هست بویی که در انفاس مجاهر باشد

اقتضغی همه اسباب سعادات کند
هر تاره که بدان رای تو ناظر باشد

از پی فایده در حلقة درست برجیس
چون جواب تو بسی خواست که حاضر باشد

بنده را نیز خیالست که بی استحقاق
اندر آن حلقه هم از جمع اصاغر باشد

گرچه در خدمت صدر تو هنرمندانند
وین رهی باردل و زحمت خاطر باشد

لیک شرطست که برخوان ملوک از پی رسم
تره اول و حلوا آخر باشد

آهن ارچند ندارد خطری،بازرسرخ
در ترازو بگه وزن مجاور باشد

جنبش هفت فلک بر نهنج کام تو باد
تا که اجسام مرکّب ز عناصر باشد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۹ - وله ایضا
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۱ - وله ایضا
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.