۲۲۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۶۵ - وله فی الامیر الحاجب همان الدّین الیاس

مجلس محترم همام الدّین
ای دلم بستۀ اشارت تو

خاطر تیز ارسطاطالیس
قاصر و عاجز از مهارت تو

دیرها رفت تا که منتظرم
تا که آرد بمن بشارت تو؟

نامه باری همی نویس که جان
برخی آن خط و عبارت تو

گوئیا نیست بر قرار چنان
حال وسواس و استشارت تو

وان دوشنبه بروزه بودن تو
وان هر آدینۀ زیارت تو

وآن بتنها در آبریز شدن
نیم شبها ز بس جسارت تو

آن دیانت کجا رعا کردی؟
که بدزدید آن بصارت تو؟

جامۀ من که بیست بیش ارزید
بعد شش ساله استجارت تو

قصبی شد که شش نمی ارزد
چشم بد دور از تجارت تو
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۴ - وله ایضاً فی التماس السّرج
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۶ - ایضا له یمدح الملک السّعیدنصرة الدّین محمّدبن الحسین الخرمیل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.