۲۶۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۴۴

آمد دی و دستهای فرو بست از کار
هر کاره که بود خلق، بنشست از کار

دست من و جام می کنون کز سرما
هم کار بشد ز دست و هم دست از کار
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.