۲۴۷ بار خوانده شده
یارم چو سوار سوی میدان راند
از دشمن و دوست جان و دل بستاند
و آنجا که چو غمزه تیغ در گرداند
نه دوست رها کند نه دشمن ماند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
از دشمن و دوست جان و دل بستاند
و آنجا که چو غمزه تیغ در گرداند
نه دوست رها کند نه دشمن ماند
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.