۲۷۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۲

آن دل که بر اتش غمت صد ره سوخت
از پهلوی من همه غم و درد اندوخت

خون گشت و همی رود ز چشمم همه روز
این شب روی اندر سر زلفت آموخت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.