۳۳۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۲۰

امید راحت از عالم ندارم
اگر شادیست ورغم هم ندارم

اگر افزون شود خرّم نگردم
وگر نقصان کند ماتم ندارم

همه عالم دمست و این عجبتر
که در عالم یکی همدم ندارم

پذیرفتم من از دست قناعت
که حاجت بر بنی آدم ندارم

نبینم روی شادی هرگز ارمن
دل خود را بغم خرّم ندارم

اگر بی بهره ام از کام گیتی
نصیب مهنت از کس کم ندارم

چرا گیرم غم صد ساله در پیش
کامید زندگی یک دم ندارم؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.