۳۴۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۹

دل بدان دلنواز خواهم داد
جان بشمع طراز خواهم داد

پس ازین من بدست عشق و هوس
مالش حرص و از خواهم داد

چشم و دل را چو شمع و اتش و آب
مایه و برگ و ساز خواهم داد

مده ای عقل زحمتم بسیار
که جواب تو باز خواهم داد

چند گویی که دل بدو دادی؟
دادم آری و باز خواهم داد

بر سرم عشق ترکناز آورد
تن درین ترکتاز خواهم داد

زین دو در بند دیدگان شب و روز
اشکها را جواز خواهم داد

ار دل از من بناز میخواهد
من بدو از نیاز خواهم داد

نازنین است یار من پیشش
جان شیرین بناز خواهم داد



اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.