۳۲۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۶

رخت از ماه و لبت از شکرست
آنت ازین وینت از آن خوبترست

بر رخت بوسه کجا شاید داد؟
که نظر نیز محل نظرست

نه میان نیست میان تو ز لطف
وین عجبتر که میان کمرست

تا لبت را نرسد چشم بدان
در زبانها همه نام شکرست

بوسه یی از لب و دندان خوشت
خون بهای دو جهان خوش پسرست

از چه ناشسته رخم می خوانی
که رخم شسته بخون جگرست

بدکنی با من و گویم که مکن
گوئیم نیکست، اینم بترست

با رخ و غمزۀ تو می سازم
که گل و خارتو با یکدگرست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.