۳۷۲ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۲۹

مقیم میکده و ساکن خراباتم
نه مرد صومعه و سمعه و مقاماتم

مرا به کعبه چه خوانی که طاق ابرویت
بس است روز دعا قبله ی مناجاتم

اگر نه بر سر کویت به طوع سجده کنیم
ملک گناه نویسد به جای طاعاتم

مقرّبان صوامع نشین لاهوتی
کنند ورد سحر نغمه ی مقالاتم

حدیث وجد من افسردگان کجا دانند
فلک به چرخ در آید ز شوق حالاتم

برفت عمر به زهد ریا و سالوسم
کجاست باده که ضایع گذشت اوقاتم

به باده خرقه ی ابن حسام رنگین کن
که دل ملول شد از رنگ زرق و طاماتم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.