۳۳۱ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۶۶

جان را همیشه بر سر کوی توراه باد
دل را مقیم در سر زلفت پناه باد

همچون بنفشه زلف تو پشتم دوتاه کرد
یا رب که پشت زلف تو دایم دوتاه باد

ای چشم دیده ای که چه کردی به جای دل
زین کرده، خان و مان تو دایم سیاه باد

چشم ار گناه کرد که در ابروی تو دید
پیوسته کاردیده ی من این گناه باد

انجا که کشتگان تودعوی خون کنند
چشم تو بر مقاله ی ایشان گواه باد

طالع قرین حال و سعادت رفیق تو
دولت مظیع و بخت نکو نیکخواه باد

ابن حسام محرم اسرار جان تویی
جانت حرم نشین حریم اله باد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.