۲۹۵ بار خوانده شده

قطعه شماره ۶

هزبر بیشه مردی سلیم بن محمود آنکه
به نوک نیزه اش بس عقده واناشده، واشد

ز کینش رزمگه شد دشت چین از بس تن بی جان
تو می گوئی ز جبهه ش قابض الارواح هویدا شد

تمنا داشت پیش شیر شیران داور اعظم
کشد خود را و آخر عمر او در این تمنا شد

بسوی آشیان قدس در پرواز شد جانش
روانش طوطی نرهتگه فردوس اعلی شد

به ماتم داریش آشفته شد شاهنشه ایران
به چشمش روز روشن چون شب تاریک یلدا شد

ز مرگ او بسی آه و دریغا در جهان افتاد
همین تاریخ سال مرگ او آه و دریغا شد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:قطعه شماره ۵
گوهر بعدی:قطعه شماره ۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.