۳۴۰ بار خوانده شده

غزل شماره ۴

جز تو سرمایه جان نیست مرا
بی تو سودای جنان نیست مرا

کی کنم قول کسی در حق تو
گوش جز تو به جهان نیست مرا

گر شوم از سو کوی تو جدا
غیر فریاد و فغان نیست مرا

بی وصالت که جز او مایه عیش
نیست شادی به روان ، نیست مرا

به وفای تو که تا روز وفات
جز وفا از تو گمان نیست مرا
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شماره ۳
گوهر بعدی:غزل شماره ۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.