۴۲۰ بار خوانده شده

غزل ۱۳

خدایا کن تو بر من مهربانی
که جز تو نیست دردم را ، تو دانی

فتادم کوی تو بیمار عشقت
مداوا کن طبیبا نبض دانی

ندیدم در جهان جز تو طبیبی
طبیبا! حاذقا! دردم تو دانی

زدرد دل بسی آه است و ناله
زشوق جان ضمیرم را تو دانی

که داند جز تو حال درد مندان
یقین دانی تو حال یار جانی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۱۲
گوهر بعدی:غزل ۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.