۳۵۵ بار خوانده شده

ازدواج

ای همه عشقم رخ دلجوی تو
قبله ی صاحب‌نظران روی تو

خیز که روشنگر دنیا تویی
دختر من مادر فردا تویی

نسل تو از شیر تو باید خورش
شیردلان را تو دهی پرورش

پی فکن اصلح و احسن تویی
مرکز هستی تویی ای زن تویی

عهد خوش بی‌خبری گشت طی
نوبت کارست نگه دار پی

بایدت اکنون ره دیگر زدن
پیرو ناموس طبیعت شدن

از تو و مهد تو گرفتم کنار
دوش که خفتی تو و من مست‌وار

تا چه شود صورت فردای تو
شد سرم آکنده ز سودای تو

بردمت آهسته به ایوان شو
رفتم و با کوکبه ی آرزو

بستدم از خویش و بدو دادمت
جان منی،لیک به شو دادمت

لازم و ملزوم هم‌اند ای عزیز
مرد نکوخو،زن صاحب تمیز

بختور آن کس که کشد موی تو
دولتی آن کس که شود شوی تو
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:دیر و زود
گوهر بعدی:دفتر راز
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.