۳۲۴ بار خوانده شده

غزل شماره 52

از آن می شفقی رنگ یک دو جامم ده
دمی خلاصی از این قید ننگ و نامم ده

دوام دور فلک بین و بی‌وفایی عمر
بیا و یک دو سه دوری علی الدوامم ده

ز دور صبح ازل تا دوام شام ابد
علی الدوام شب و روز و صبح و شامم ده

از آن می‌ای که کسب کند ماه و مهر نور از او
به روز روشن و هم در شب ظلامم ده

اگرچه از نگه چشم مست مخمورت
مدام مست و خرابم تو هم مدامم ده

نه بیم از عسس و نی ز شحنه‌ام خوف است
بیار باده و در بزم خاص و عامم ده

اگرچه باده حرام است و مال وقف حلال
من این حلال نخواهم از آن حرامم ده

من خراب کجا و نماز و روزه کجا
سحر صراحی می در مه صیامم ده

ز داغ دل دگر از عشق غم فزایم کن
ز درد سر دگر از عقل ناتمامم ده

شب است و وجه میم نیست لطفی کن
به رسم نذر و تصدق چو نیست وامم ده
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شماره 51
گوهر بعدی:غزل شماره 53
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.