۳۵۴ بار خوانده شده
آتش عشقم بسوخت خرقه طامات را
سیل جنون در ربود رخت عبادات را
مسئله عشق نیست درخور شرح و بیان
به که به یکسون نهند لفظ و عبارات را
دامن خلوت ز دست کی دهد آن کو که یافت
در دل شبهای تار ذوق مناجات را
هر نفسم چنگ و نی از تو پیامی دهد
پی نبرد هر کسی رمز اشارات را
جای دهید امشبم مسجدیان تا سحر
مستم و گم کردهام راه خرابات را
دوش تفرجکنان خوش ز حرم تا به دیر
رفتم و کردم تمام سیر مقامات را
غیر خیالات نیست عالم و ما کردهایم
از دم پیر مغان رفع خیالات را
خاکنشینان عشق بی مدد جبرئیل
هر نفسی میکنند سیر سماوات را
بر سر بازار عشق کس نخرد ای عزیز
از تو به یک جو هزار کشف و کرامات را
وحدت از این پس مده دامن رندان ز دست
صرف خرابات کن جمله اوقات را
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
سیل جنون در ربود رخت عبادات را
مسئله عشق نیست درخور شرح و بیان
به که به یکسون نهند لفظ و عبارات را
دامن خلوت ز دست کی دهد آن کو که یافت
در دل شبهای تار ذوق مناجات را
هر نفسم چنگ و نی از تو پیامی دهد
پی نبرد هر کسی رمز اشارات را
جای دهید امشبم مسجدیان تا سحر
مستم و گم کردهام راه خرابات را
دوش تفرجکنان خوش ز حرم تا به دیر
رفتم و کردم تمام سیر مقامات را
غیر خیالات نیست عالم و ما کردهایم
از دم پیر مغان رفع خیالات را
خاکنشینان عشق بی مدد جبرئیل
هر نفسی میکنند سیر سماوات را
بر سر بازار عشق کس نخرد ای عزیز
از تو به یک جو هزار کشف و کرامات را
وحدت از این پس مده دامن رندان ز دست
صرف خرابات کن جمله اوقات را
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شماره 3
گوهر بعدی:غزل شماره 5
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.