۲۹۴ بار خوانده شده

غزل شماره ۸۸

گل رنگ نگار ما ندارد
بوی خوش یار ما ندارد

زیباست چمن ولی صفائی
بی لاله عذار ما ندارد

در در صدف نگوئی این بحر
چون دُر کنار ما ندارد

نغز است ربیع و لیک آنی
چون تازه بهار ما ندارد

گل سر بکمند او نهاده
او میل شکار ما ندارد

عمری است که از برش پیامی
پیکی بدیار ما ندارد

اسرار ز دست شد دل و یار
فکر دل زار ما ندارد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شماره ۸۷
گوهر بعدی:غزل شماره ۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.