۲۸۲ بار خوانده شده

غزل شماره ۷۶

به محفلی که تو ای چون منی که راه دهد
که عرض حال گدا پیش پادشاه دهد

ز خلق بر درت ای شه پناه آوردم
اگر تو نیز برانی که ام پناه دهد

فتاده باز بشوخی و شی سر و کارم
که ملک عقل بیغما ز یک نگاه دهد

که نزد قامت او دم زند ز سرو چمن
که پیش طلعت او شرح حسن ماه دهد

حدیث زلف و رخش پیشه کن که دولت وصل
دعای نیم شب و ورد صبحگاه دهد

ببارگاه جلالت که نیست باد صبا
که بر تو عرضهٔ اسرار داد خواه دهد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شماره ۷۵
گوهر بعدی:غزل شماره ۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.