۳۰۲ بار خوانده شده

غزل شماره ۲۵

اصحبوا العشق ایها الا صحاب
الوداد الودا دیااحباب

عشق گو و عشق دان و عشق بین
عشق شو عشق و رخ ز غیر بتاب

می کش و نی زن و بچنگ آور
طرهٔ دلربا و چنگ و رباب

طرهٔ دلربات برهاند
زین ره پیچ پیچ و پر خم و تاب

چنگ گوید بچنگ دستان زن
ان للعاشقین حسن مآب

از رباب این شنورب آب بقا است
و آنچه جز او است نیست غیر سراب

اوست دریای بیکرانه و هست
غیر او چون مذی و موح و حباب

نی نم این نم است یم که بود
واصل و فاصل و نم و یم و آب

از نیم این نوا رسد که نِیم
همگی نائی است و نی نایاب

بود او رنگ یوسفم همه جا
یا بنی ادخلوا من الابواب

جوش می در خم این خروش کند
که در این راه دل خورد خوناب

وقت آن شد که تا دهد اسرار
زهد سی ساله درکشد می ناب
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شماره ۲۴
گوهر بعدی:غزل شماره ۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.