۵۲۸ بار خوانده شده

محرم دل

باز گویم غم دل را که تو دلدار منی
در غم و شادی و اندوه و اَلَم، یار منی

جز گل رویِ توام در دو جهان، یاری نیست
چهره بگشای به رویم که تو غمخوار منی

چشم بیمار تو ای می زده، بیمارم کرد
پای بگذار به چشمم که پرستار منی

محرمی نیست که مرهم بنهد بر دل من
جز تو، ای دوست که خود محرم اسرار منی

زاری از غمزه غمزای تو، پیش که کنم؟
با که گویم که تو، سرچشمه آزار منی؟

بر گشا موی خم اندر خم و دست افشان باش
به خدا، یار منی، یار منی، یار منی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:گلزار جان
گوهر بعدی:محراب اندیشه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.