۳۷۵ بار خوانده شده

دیار دلدار

کور کورانه به میخانه مرو، ای هشیار
خانه عشق بود، جامه تزویر برآر

عاشقانند در آن خانه، همه بی سر و پا
سروپایی اگرت هست، در آن پانگذار

تو که دلبسته تسبیحی و وابسته دیر
ساغر باده از آن میکده، امید مدار

پاره کن سبحه و بشکن درِ این دیر خراب
گر که خواهی شوی آگاه، ز سرّالاسرار

گر نداری سر عشاق و ندانی ره عشق
سر خود گیر و ره عشق به رهوار سپار

باز کن این قفس و پاره کن این دام از پای
پرزنان، پرده‏دران رو به دیار دلدار
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:خُم می
گوهر بعدی:پرتو خورشید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.